آیا شما مساله یا مشکلی دارید؟ برای حل این مساله یک استارت آپ وجود دارد.
جمله بالا به طور اساسی توضیح می دهد که چرا امروزه استارت آپ های زیادی وجود دارد.
گرچه 90 درصد از استارت آپ ها به دلیل نداشتن (کمبود) نیاز بازار شکست میخورند. دیگر دلایل شایع عدم توانایی و عدم تجربه است. بنابراین نه تنها داشتن یک ایده روشن ارزشمند است بلکه باید بدانید که چگونه یک استارت آپ را بسازید و درست رشد کنید. آیا شما باید تمام مراحل موجود در پروژه خود را برنامه ریز ی کنید؟ دقیقا چه چیزی راجع به رقبا باید بدانید؟ بهترین راه های کسب درآمد از ایده شما چیست؟ چه زمانی فعالیت های بازاریابی را شروع کنیم؟ ما در مورد همه اینها صحبت خواهیم کرد.
علاوه بر این، ما در مورد تعریف مخاطب هدف شما، رویکردهای ساخت MVP، برنامه ریزی یک بودجه برای بازاریابی، مقیاس بندی تولید و جمع آوری بودجه صحبت خواهیم کرد.
8 نکته برای ساخت یک استارت آپ موفق
اجازه دهید بگوییم که موفقیت به راحتی یا به سرعت به دست کسی نمی رسد. عمر یک استارتاپ می تواند بسیار غیرقابل پیش بینی و در بعضی مواقع آشوب آور (بی نظم) باشد. بنابراین، برای کاهش زحمت و رنج شما، ما بینش هایی در مورد چگونگی ایجاد یک استارت آپ موفق در زیر آماده کرده ایم.
1- مخاطب هدف خود را تعیین کنید.
2- مشکلی که حل می کنید را مشخص کنید.
3- رقبای خود را کشف و شناسایی کنید.
4- از رقبای خود پیشی بگیرید. یک UVP (بیانی از ارزش منحصر به فرد محصول/خدمت شماست. در واقع عبارتی است که بیان میکند مشتریان چگونه از محصول/خدمت شما بهره می برند) ایجاد کنید.
5- مدل درآمد زایی خود را کشف کنید.
6- خود راه اندازی انجام ندهید.
7- حداقل ویژگی ها و امکانات را بسازید، حداکثر ارزش را ارائه دهید.
8- از انجام بازاریابی سر باز نزنید و آن را به بعد موکول نکنید.
مخاطب هدف خود را تعریف کنید
چرا مهم است که مخاطب هدف خود را تعریف کنید؟
استراتژی های موثر در بازاریابی
تعیین مخاطب هدف شما به استارتاپ شما کمک می کند استراتژی های ارتباطی بازاریابی موثر ایجاد کند. سپس بازاریابان می توانند بر روی مصرف کنندگان تمرکز کنند که به احتمال زیاد می توانند محصول یا خدمات شما را خریداری کنند.
مخارج کمتر
اگر به فکر ایجاد یک استارتاپ هستید، به احتمال زیاد محدودیت های بودجه ای دار ید. بنابراین، هدر دادن پول برای هدف قرار دادن مخاطبان یا بازارهای گسترده، ضرر بزرگی در بودجه خواهد داشت. برای جلوگیری از این سرنوشت، کارآفرینان تازه کار باید تعریف کنند که بودجه خود را صرف چه افرادی کنند.
توجه: در صورت داشتن بودجه محدود و هدف قرار دادن همه، شما قادر نخواهید بود با مخاطبان خود به اندازه کافی ارتباط برقرار کنید (از طریق تبلیغات، ایمیل و غیره) تا آن ها را مشتری خود سازید. شما با محدود کردن مخاطب هدف و تعامل مناسب با آن افراد، می توانید مشتری بیشتر و فروش بهتری داشته با شید.
مفهوم مشخصات مشتری ایده آل (ICP)
پروفایل مشتر ی ایده آل (ICP) شرح مفصلی از شخصی است که می خواهید به او چیزی بفرو شید. هنگام تعریف یک ICP، بهتر است از یک چارچوب ICP Framework) ، ICP) استفاده کنید. در اصل 7 ویژگی مشخصات مشتری ایده آل وجود دارد. با این حال، مهم ترین آن ها، یافتن یک مشتری است که برای خرید محصول و یا خدمت شما، آماده، مشتاق (خواهان) و قادر به خرید باشد (توان خرید از شما را داشته باشد).
اغلب ICP را با شخص خریدار اشتباه می گیرند. با این وجود، یک تفاوت وجود دارد. شخصیت خریدار توضیحی از انواع ایده آل مشتریان برای خدما ت (یا محصولات) شما است. در حالی که یک ICP توصیفی از شخصی است که شما قصد فرو ش محصول یا خدمت به او را دارید.
نکاتی برای پیدا کردن مخاطب هدف شما
– با فرضیات گسترده شروع کنید.
– مخاطبان را محدود کنید.
– مخاطبان هدف رقبای خود را تجزیه و تحلیل کنید.
– در مورد مخاطبان فرضی (مخاطبانی که پیش بینی می کنید مشتریان شما شوند)، تحقیق انجام دهید.
– مخاطبی را انتخاب کنید که به احتمال زیاد محصول شما را خریداری کند.
– مصاحبه انجام دهید.
– یک تصویر از مشتری ایده آل خود طراحی کنید.
– تصاویر خود را اصلاح کنید.
مشکلی که حل می کنید را مشخص کنید
اگر می خواهید یک استارت آپ موفقیت آمیز راه اندازی کنید، باید بدانید که هر استارت آپی باید یک مشکل بازار را حل کند. واقعیت این است که پیدا کردن راه حل مشکل به اندازه توصیف مسئله کار سختی نیست.
نکاتی در مورد ایجاد عبارت های درباره مشکل
– بازار هدف خود را مشخص کنید.
– روی تعریف تنها یک مشکل متمرکز شوید.
– در مورد اینکه مشکل دقیقا چه چیزی هست به صورت تخصصی تحقیق کنید.
– نقاطی که وجود مشکل فوق باعث ایجاد رنج و زحمت می شود را شناسایی کنید.
– یک راه حل عملی تعریف کنید.
تکنیک های بسیاری برای شناسایی نقاط زحمت و رنج مخاطب هدف وجود دارد. اما من، تکنیک ” 5 چرا” را ترجیح می دهم. این تکنیک در طول تکامل تولیدی شرکت تویوتا موتور ایجاد شده است. این تکنیک توسط ساکیچی تووودا ساخته شده است، و هدف آن است که با 5 بار پر سیدن “چرا؟” از خودتان به ریشه مشکل برسید. اگر فکر می کنید مخاطب مورد نظر شما دارای چندین ریشه ی مشکل است، باید تکنیک برای هر مشکل تکرار شود و هر بار عبارات سؤالی متفاوتی پرسیده شود. برای آزمایش مشکلات پیش بینی شده مخاطبان هدف خود، ممکن است نیاز به استفاده از یک اثبات مفهوم نیز داشته باشید.
به عنوان مثال، می توانید یک ویدیو از نحوه کار محصول یا کارهایی که انجام می دهید ضبط کنید و آن را در Product Hunt یا Kickstarter بارگذاری کنید. گزینه دیگر ایجاد صفحه blackdoor است که به طور همزمان به شما کمک می کند تا ببینید شخصی وجود دارد که به ایده شما علاقه مند است یا خیر، و همچنین یک گروه مشتری وفادار را جمع آوری کنید.
رقبای خود را شناسایی و کشف کنید
هر محصول خوبی رقبای خود را دارد. اگر می خواهید نحوه ایجاد یک استارتاپ را بدانید، باید حتما روی رقبا تحقیق کنید. اگر بعد از تحقیقات ریشه ای بازار به نظر می رسد که هیچ رقیبی ندارید، باید دوباره فکر کنید که آیا ایده شما برای مخاطبان شما ارزشمند است یا خیر.
5 دلیل اصلی برای اینکه چرا به تحلیل و آنالیز رقبای خود نیاز دارید
1- برجسته بودن: پیدا کردن نقاط قوت و ضعف رقبا و ایجاد گزاره ارزش منحصر به فرد (UVP)
2- برای پیدا کردن مخاطب مورد نظر خود: شما ممکن است همان مخاطبان رقبای خود را هدف قرار دهید، یا درعوض، گروهی را هدف قرار دهید که رقبای شما آن ها را پوشش نمی دهند.
3- به منظور یافتن کانال های بازاریابی جدید برای ارتقا
4- برای کشف روندهای فعلی صنعت
5- برای تجزیه و تحلیل ویژگی های محصو لات رقبا
مطالعه رقبا، یکی از حیاتی ترین قسمت های سرمایه گذاری در هر حوزه ای است.
علاوه بر این، شما همچنین باید در مورد رقبای مستقیم و غیر مستقیم خود تحقیق کنید. رقبای مستقیم کسانی هستند که همان راه حل را برای مخاطبان هدف شما ارائه می دهند. رقبای غیر مستقیم مشاغلی هستند که در همان صنعت شما هستند و محصولات یا خدمات را به همان مخاطب مورد نظر شما ارائه می دهند.
چند راه برای تحقیق در مورد رقبا
با موتورهای جست و جو شروع کنید
ابتدایی ترین و ساده ترین راه برای پیدا کردن رقبای خود و فهمیدن آنچه که آن ها باید ارائه دهند، جستجوی آنلاین آن هاست. به وب سایت آنها مراجعه کنید، مقالات را بخوانید، و اطلاعیه های مطبوعاتی در مورد آنها، و حساب های رسانه های اجتماعی آنها را بررسی کنید. کم کم به یک تصویر کلی از رقبای خود خواهید رسید.
از ابزارهای تحلیلی (آنالیزی) استفاده کنید
استفاده از ابزارهای مختلف برای تحقیق در مورد رقبا، به شما کمک می کند تا با SEO (شاخص هایی از میزان در اولویت قرار گرفتن مطالب مختلف در موتورهای جست و جو برای هر وب سایت) و ترافیک وب، PPC (یک مدل بازاریابی اینترنتی که تبلیغ کننده بابت هر بار کلیک کردن مخاطبان روی تبلیغ مبلغی را دریافت میکند) و تبلیغات، پست های وبلاگ و رسانه ها ی اجتماعی با رقبا آشنا شوید.
4 مورد از بهترین ابزارهای تحقیق
1- SimilarWeb
ابزاری است که آمار ترافیک و تجزیه و تحلیل را برای کسب و کارها فراهم می کند. با استفاده از SimilarWeb می توانید ترافیک وب سایت رقبا را به طور کامل تجزیه و تحلیل کنید: کانالها، جغرافیا، کلمات کلیدی، ارجاع، زمان سایت، نرخ خروج بازدید کنندگان بعد از دیدن یک صفحه در سایت (bounce rate) و موارد دیگر.
2- BuzzSumo
کاربرد این ابزار برای یادگیری روندهای بازار، بینش ها و محتوایی که برای رقبا استفاده می شود، می باشد. BuzzSumo داغ ترین محتوای رقبای شما را از تعدادی از سیستم عامل های رسانه های اجتماعی نشان می دهد.
3- ابزارهای SEO (جستجوگرها) : Ahrefs و semrush
با وارد کردن دامنه رقبا، این ابزارها می توانند موارد زیر را در مورد آن ها در اختیار شما قرار دهند:
– نمای کلی ترافیک وب
– منابع ترافیک وب
– صفحات برتر وب
– کلمات کلیدی برتر
– رقبا در موتورهای جست و جو
– لینک های ارجاع دهنده
– تحقیق در مورد تبلیغات (Semrush)
شما مطمئنا می توانید از این ابزارهای شگفت انگیز نه تنها برای تحلیل بازار رقابتی خود بلکه در بهینه سازی سئو محصول خود استفاده کنید.
4- BuiltWith
BuiltWith کمک می کند که ردیابی کنید چه فناوری هایی توسط وب سایت های دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. این ممکن است به شما کمک کند تا پایه نوع فناوری سایت خود را انتخاب کنید یا مزایا و مضرات سیستم عامل های رقبا را کشف کنید. می توانید یک افزونه Chrome را نصب کنید یا رقیب خود را در وب سایت BuiltWith جستجو کنید.
با مشتریان رقبای خود مصاحبه کنید
به مشتری های رقبای خود که دیگر با آن ها همکاری نمی کنند، دسترسی پیدا کنید. می توانید در هنگام کار با شرکت از آنها بپرسید که چه چیزی را دوست دارند یا دوست ندارند. به این ترتیب، قبل از هر چیز مستقیم اطلاعات را از منبع دریافت خواهید کرد و ثانیا می دانید که چه موضوعاتی بیشترین نگرانی را برای مخاطب هدف شما ایجاد می کند.
از رقبای خود پیشی بگیرید. یک UVP ایجاد کنید
پس از تجزیه و تحلیل رقبای خود، باید مزایای پیشنهاد خود را ارائه دهید – گزاره ارزش منحصر به فرد خود (UVP)
UVP جمله ای است که ارتباط، ارزش، کیفیت و مزیت محصول شما را در مقابل محصولات رقبای شما توضیح می دهد. UVP شما ممکن است به ویژگی های شما یا کل مفهوم استارت آپ شما وصل شود. بر اساس UVP خود، شما قادر خواهید بود شعار ی یا تکیه کلامی ایجاد کنید که کاربران با استفاده از آن با شرکت شما ارتباط برقرار کنند.
مراحل ایجاد UVP هنگام ایجاد یک استارت آپ موفق
1- مشتری خود را بشناسید
بعد از اینکه متوجه شدید مخاطبان مورد نظر شما کیستند، باید از نزدیک تر آن را بشناسید، تحقیق کنید، با مشتریان مصاحبه کنید و غیره.
2- اولین پیش نویس UVP خود را بنویسید
نکاتی درباره تهیه UVP
– مختصر و مفید باشید
گزاره ارزش باید کوتاه باشد، در حدود 10 تا 30 کلمه و روی محصول یا خدمات شما متمرکز باشد.
– سود (های) نهایی را برای مشتری مشخص کنید
اول از همه، بر مزیت اصلی تأکید کنید و سپس موارد دیگری را اضافه کنید. مزایای اضافی می تواند مربوط به قیمت، کیفیت، مکان، خدمات، ضمانت، سرعت یا انتخاب محصول باشد.
– تفکیک کنید
مطمئن شوید که رقبای شما UVP مشابهی ندارند، در غیر این صورت به هیچ وجه منحصر به فرد نخواهد بود.
مدل درآمدزایی خود را تعریف کنید
بدیهی است که داشتن یک ایده درخشان یک چیز است، اما کسب درآمد از آن چیز دیگری است. اگر قصد ایجاد یک استارتاپ را دارید، یک مدل کسب درآمد باید در اولین مراحل روند توسعه شما تصمیم گیری و مشخص شود. انتخاب یک مدل درآمدزایی مناسب برای نوع پروژه، خود به شما کمک می کند تا درآمد آسانتر و سریع تری داشته باشید. مدل های درآمد زیادی وجود دارد. با این حال، ابتدا سعی کنید مدل های درآمدزایی رقبا را ببینید. آنها احتمالا طولانی تر از شما در بازار و صنعت بوده اند، بنابراین آگاهی از راهکارهای آنها برای کسب درآمد در آن بازار سودمند خواهد بود.
نکته: در هنگام انتخاب یک مدل کسب درآمد برای ایجاد یک راه اندازی موفق، نه تنها جوانب مثبت و منفی آن بلکه تجربه رقبای خود را نیز در نظر بگیرید. با طولانی تر شدن مدت حضور در بازار، ممکن است آنها برخی موارد را در مورد کسب درآمد بدانند.
از طرف دیگر ، استراتژی مختلف کسب درآمد شما ممکن است به عنوان UVP شما نیز باشد. یک مثال قابل توجه در اینجا Netflix است، شرکتی که فیلم های پخش را بر روی یک مدل مبتنی بر اشتراک در مقابل پرداخت هزینه برای یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی مجزا ارائه می دهد. مفهوم آنها باعث تغییر انقلابی در کل تجربه خرید و تماشای فیلم شد. نیازی به گفتن نیست که Netflix از ارسال دی وی دی ها از طریق نامه تا تبدیل شدن به یکی از غول های صنعت رسانه، راه زیادی را طی کرده است.
4 مدل برتر کسب درآمد
1- مدل درآمد کمیسیون
یک مدل مبتنی بر کمیسیون، یک مدل کسب درآمد است که در آن کاربر برای هر تراکنش پرداخت هزینه دارد. اگر در حال ساختن یک بازار آنلاین هستید، یک تامین کننده یا مشتری می تواند پرداخت هزینه داشته باشد، یا هردو. علاوه بر این، می توانید به صورت درصدی یا ثابت هزینه ها را دریافت کنید. این مدل به دلیل نیاز به انجام معاملات پرداخت مکرر، بیشتر در هنگام ایجاد بازار خدمات آنلاین استفاده می شود.
جنبه مثبت این مدل درآمد برای ایجاد استارتاپ این است که تأمین کنندگان بیشتری را جذب می کند. با هر تراکنش، از این سیستم عامل سود می برید. با این وجود، همیشه این چالش وجود دارد که آیا شما ارزش کافی را ارائه می دهید یا خیر.
2- مدل درآمد حق اشتراک
یک مدل مبتنی بر اشتراک، یک مدل کسب درآمد است که در آن کاربر ماهانه یا سالانه هزینه دسترسی به وب سایت یا برنامه را به شما پرداخت می کند پایداری مزیت یک مدل اشتراک برای ایجاد یک استارتاپ است. با این وجود، همان طور که به خوبی مشخص است، بزرگترین چالش مدل درآمد اشتراک، ترغیب کاربران به اشتراک قبل از استفاده از خدمات است. به همین دلیل است که بسیاری از کارآفرینان از تکنیک تهیه دوره آزمایشی استفاده می کنند.
3- فریمیوم
فریمیوم یک مدل کسب درآمد است که در آن یک پلتفرم هر دو ویژگی رایگان و پرداختی را ارائه می دهد. مزیت این مدل برای ایجاد یک استارتاپ، امکان تولید حجم مناسب کاربران براساس نسخه رایگان محصول شما است. نکته منفی این است که ممکن است تبدیل کاربران رایگان به پرداخت کنندگان سخت باشد. برای جلب توجه کاربران خود با طیف گسترده ای از ویژگی ها، مرحله بعدی ارائه مواردی حتی با ارزش تر و همه کاره است.
4- تبلیغات
مدل درآمد تبلیغاتی یک مدل کسب درآمد است که در آن محصولات یا خدمات دیگر تبلیغ می شوند. در عوض، شما درآمد خود را از طریق کلیک یا هر بازدید مشاهده می کنید. اصلی ترین مزیت این مدل برای ایجاد یک استارت آپ این است که یک منبع درآمد بسیار عالی است. با این حال، این معایب زیادی دارد. اولین نقطه ضعف متوقف شدن و صبر کردن کاربران در هنگام استفاده از وب سایت شما است. علاوه بر این، کسب درآمد از این مدل کار سختی است زیرا افراد تمایل دارند چشم پوشی به تبلیغات کنند. نکته دیگری که باید در نظر داشته با شید این است که به دلیل نمایش تبلیغات بسیار زیاد، ممکن است کاربران خود را از استفاده از وب سایت خود بی میل کنید.
خود راه اندازی انجام ندهید
بودجه یکی از نقاط درد هنگام ایجاد یک استارتاپ است. در اصل، منابع بودجه یک استارتاپ در سرمایه گذاری های دیگران یا خود راه اندازی است.
خود راه اندازی (Bootstrapping)، تامین بودجه پروژه شما توسط خودتان و بدون سرمایه گذاران خارجی است. خود راه اندازی آن قدرها هم که تصورش را می کنید بد نیست، با وجود این، برخی چالش هایی وجود دارد که باید از آن ها آگاه باشید.
نکات مثبت خود راه اندازی:
– شما رییس خودتان هستید.
– مالک استارت آپ خودتان هستید.
به عنوان یک کارآفرین تنها، مالکیت کامل شرکت خود را خواهید داشت. حتی اگر شما یک بنیانگذار واحد نباشید، سهام عدالت شما همچنان بزرگ تر از آن است که تصمیم بگیرید سرمایه گذاران خطرپذیر در سازمان شما سرمایه گذاری کنند.
معایب خود راه اندازی:
-نرخ بقا
اگرچه خود راه اندازی برای کارآفرینان با تجربه قابل قبول است، اما ممکن است انتخاب خوبی برای کارآفرینان جوان یا بی تجربه نباشد. دلیل این امر این است که ایجاد یک استارتاپ موفق ممکن است از موارد پیش بینی شده هزینه های بیشتری را به همراه داشته باشد. خود راه اندازی با یک بودجه بسیار محدود احتمالاً می تواند منجر به عدم توانایی راه اندازی موفقیت آمیز یا عدم موفقیت بعدی استارت آپ در هنگام رقابت شدید شود.
– شروع به کار کردن سخت تر است.
کارآفرینان نوپا باید با واقعیت هایی روبرو شوند. صرف پول برای توسعه و راه اندازی محصول کافی نیست. جنبه های دیگری که رخ می دهند و بوجود می آیند، می توانند توسعه اولیه MVP (حداقل محصول قابل استفاده: محصولی که فقط ویژگی های بر طرف کردن نیاز مشتریان را دارا می باشد.) شما را تقویت کنند. ممکن است لازم باشد زمان شروع استارت آپ شما، وجوه بیشتری را جمع آوری کنید.
مزایای جمع آوری سرمایه گذاری
1- توانایی های مالی
بدیهی است، هرچه پول بیشتری داشته باشید، ایده های بیشتری نیز می توانید زنده کنید. بودجه بزرگ موفقیت شما را تضمین نمی کند، زیرا حتی شرکت های تازه کار که میلیون ها دلار سرمایه را فراهم کرده بودند شکست خورده اند. سرمایه گذاری به شما فرصتی می دهد تا بهترین استعدادها یا استعدادهای بهتر را انتخاب کنید، از بهترین ابزارها استفاده کنید و محصولات را تهاجمی تر ارتقا دهید.
2- اعتبار بیشتر
طبیعتاً، اگر گوگل یا فیس بوک، یا یک شرکت مشابه یا سرمایه گذار خطر پذیر، در استارت آپ شما سرمایه گذاری کنند، پروژه شما از اعتبار و دید بیشتری برخوردار می شود. این به نوبه خود، می تواند مشتریان بیشتر، مشارکت های سودمند و شناخت در بازار را به همراه آورد.
نکات منفی و معایب جمع آوری سرمایه گذاری
1- مالکیت جزئی
2- فشار برای تحویل
دراین حالت شما باید همواره به سرمایه گذاران گزارش دهید که در چه وضعیتی هستید و چقدر طول میکشد تا مسیری را طی کنید. همواره تحت فشار و خستگی زیاد وارده از طرف سرمایه گذاران جهت ارائه سود هستید.
حداقل ویژگی ها و امکانات را بسازید، حداکثر ارزش را ارائه دهید
بعد از انجام اثبات مفهوم و جمع آوری بودجه کافی برای ایجاد یک استارتاپ، مرحله بعدی شما باید ساخت یک حداقل محصول قابل استفاده (MVP) برای استارتاپ باشد. حداقل محصول قابل استفاده (MVP) اولین اجرای محصولی است که دارای حداقل مجموعه ای از ویژگی های با ارزش کافی برای جذب پذیرنده های اولیه است.
چرا اگر می خواهید یک استارت آپ موفق ایجاد کنید، از MVP شروع می کنید؟
نقش MVP شما کمک به اعتبارسنجی یک محصول، جذب مشتریان اولیه و جمع آوری بازخورد مشتریان برای توسعه بیشتر محصول است. ساختن یک محصول کاملاً برجسته فوراً ممکن است مضر باشد زیرا شما زمان تخمین زده شدهی یک سال یا بیشتر را برای ساخت آن صرف می کنید. ایجاد یک MVP راه اندازی فقط حدود 3 ماه طول می کشد. هنگام ایجاد یک MVP استارتاپ، دانستن تعادل بین حداقل تعداد ویژگی ها (و امکانات) و ارزشی که این ویژگی ها ارائه می دهند، ضروری است.
2 عامل اصلی که باید هنگام انتخاب ویژگی های MVP در نظر بگیرید:
– بودجه
به عنوان یک کارآفرین که برنامه ریزی می کند چگونه یک شرکت استارت آپی را راه اندازی کند، شما احتمالاً محدودیت های بودجه ای خواهید داشت. به توسعه دهندگان (تیم طراح) اطلاع دهید که بودجه شما چقدر است و این ویژگی ها را محدود می کند. اگر تیمی از توسعه دهندگان باتجربه را استخدام می کنید، به شما کمک می کنند بدون نیاز به ترک تمام ویژگی ها، هزینه های این ویژگی ها را کاهش دهید.
–اولویت
هنگام انتخاب ویژگی های MVP، با تیم توسعه دهندگان خود کار کنید تا بسیار گزینش گر و دقیق باشند. این بدان معناست که شما باید فقط آن دسته از ویژگی ها را انتخاب کنید که بدون آن محصول معنا ندارد.
در حقیقت، دو نوع ویژگی MVP وجود دارد:
– ویژگی های ضروری
این ها ویژگی هایی هستند که برای کار سیستم شما بسیار مهم است. به عنوان مثال، اگر در حال ساختن یک بازار هستید، پس جستجو، رزرو و پرداخت هزینه ها، ضروری است.
– ویژگی های منحصر به فرد
این ویژگی ها، محصول شما را از بقیه متمایز می کند.
از انجام بازاریابی سر باز نزنید و آن را به بعد موکول نکنید
بسیاری از افراد هنگام برنامه ریزی برای ایجاد یک استارتاپ، بازاریابی و هزینه های ناشی از آن را فراموش می کنند. بعضی اوقات، بازاریابی می تواند به اندازه ایجاد یک استارتاپ هزینه کند. بنابراین، کار هوشمندانه که باید انجام شود این است که، قبل از هر چیز، ایجاد یک برنامه بازاریابی در ابتدای توسعه استارتاپ شما و برآورد بودجه مورد نیاز، هم برای توسعه و هم برای پیشرفت بیشتر محصول است.
محبوب ترین استراتژی ها و تاکتیک های بازاریابی:
– تبلیغات به وسیله پرداخت به رسانه
– بهینه سازی موتور جست و جو
– بازاریابی محتوا
– بازاریابی وابسته
– برنامه های مرجع (معرف)
– بازاریابی رسانه های اجتماعی (SMM)
– بازاریابی با ایمیل
– بازاریابی با استفاده از افراد تاثیر گذار
– رویدادهای شبکه ای
– فروش مستقیم
– تبلیغات دهان به دهان
هنگام راه اندازی یک استارت آپ ، با چه چالش هایی ممکن است روبرو شوید؟
نداشتن ارزش کافی
در دنیایی که کاربران دسترسی گسترده ای به انواع خدمات و محصولات دارند، به نظر می رسد تحت تأثیر قرار دادن کاربران دشوار است. خب، در حالی که این درست است، اما این کار غیرممکن هم نیست. مشکلی که تقریباً همه مبتدیان استارت آپی، در تصمیم گیری برای شروع ساخت MVP با آن روبرو هستند، این است که داشتن یک “حداقل” برای به ارمغان آوردن ارزش، گاهی اوقات کافی نیست. امروز شما باید روی یک حداقل محصول عالی تمرکز کنید. این به معنی توسعه ویژگی های منحصر به فرد با UI و UX بسیار جذاب است.
فرمولی برای ایجاد یک استارت آپ موفق:
نداشتن نیاز بازار (نبود نیاز و شکاف بازار)
پیدا کردن نیاز در بازار می تواند یک چالش باشد. طبق گفته CBInsights، نبود شکاف و نیاز بازار اولین دلیل عدم موفقیت شرکت های استارت آپی است. این امر به دلیل عدم دستیابی به اهداف روشن و برآورده نکردن نیازهای کاربر اتفاق می افتد. اگر یک استارت آپ یک مشکل بازار را حل نکند، مهم نیست که این استارت آپ چقدر جالب یا مجهز به فناوری باشد، هیچ کس قصد استفاده از آن را ندارد.
نداشتن بودجه برای بازاریابی
شما نمی توانید فرض کنید که مشتریان پس از شروع کار استارت آپ، به سادگی به خودی خود خواهند رسید. به همین دلیل است که بسیاری از دارندگان شرکت های استارت آپی هیچ مبلغی را به بخش بودجه شرکت و ارتقا (توسعه) اختصاص نمی دهند. نیل پاتل، بنیانگذار آژانس بازاریابی NPDigital (یکی از ده بازاریاب برتر مطابق با مجله Forbes)، می گوید که بازاریابی برای یک استارتاپ باید اولویت اصلی باشد و تیم ما قطعاً با او موافق است. اگرچه استودیوی Sloboda بر روی فناوری ایجاد یک استارتاپ متمرکز است، ما می دانیم که این تنها نیمی از موفقیت آینده یک استارتاپ است.
به دست آوردن کشش اولیه
کشش به پیشرفت یک شرکت نوپا و به دست آوردن مشتری یا کاربران اشاره دارد. دستیابی به کشش در واقع سرآغاز رشد استارت آپ شما است. این مساله می تواند گاهی اوقات یک چالش بزرگ برای یک استارت آپ باشد وقتی که این استارت آپ برنامه ریزی می کند که بعدا میزان سرمایه گذاری را افزایش دهد.
نمونه هایی از تکنیک های “هک رشد” برای دستیابی به کشش
– قبل از راه اندازی یک لیست ایمیل ایجاد کنید
لیستی از نامه های ایمیل با مشتریان بالقوه شما چیزی است که صاحبان شرکت های نوپا اگر میخواهند متوجه شوند که نحوه شروع یک کسب و کار استارت آپی چگونه است، باید داشته باشند. می توانید حتی قبل از انتشار رسمی خود یک صفحه اولیه (فرود) ایجاد کنید تا محصول یا خدمات خود را تبلیغ کنید. در این روش، شما ایمیل هایی را برای هدایت مشاغل دارید و هنگامی که محصول راه اندازی می شود، اولین کسانی خواهند بود که می دانند.
– یک برنامه وابسته را شروع کنید
این یک روش عالی برای تبلیغ برند شما و همچنین ایجاد برخی ارتباطات شبکه است. یک برنامه وابسته یک برنامه مشارکت است که در آن یک شرکت در ازای درصد فروش، یک شرکت دیگر را تبلیغ می کند. اینها نه تنها شامل شرکت های دیگر بلکه بلاگ نویسان و تأثیرگذارانی هستند که در زمینه فعالیت شما شناخته شده اند.
توسعه در مقیاس
تقریباً هر کارآفرینی که می داند چگونه یک شرکت نوپا را موفق کند، با مسئله توسعه مقیاس روبرو شده است. آنها یا خیلی زود یا خیلی دیر این کار را انجام می دهند. 70٪ از استارت آپ ها به دلیل زمان نامناسب توسعه مقیاس شکست می خورند. یک استارت آپ زمانی آماده توسعه مقیاس خود می شود که از موانع در مراحل اولیه عبور می کند، کشش بالایی دارد و پتانسیل موفقیت طولانی مدت را نشان می دهد.
نکاتی در مورد توسعه و افزایش مقیاس استارت آپ شما
– از زیرساخت های مناسب برخوردار باشید
با ایجاد فرآیندهای ساده برای هر مسئله مشترکی که ممکن است رخ دهد، توسعه مقیاس استارت آپ خود را آسان تر کنید. به این ترتیب کارکنان شما می دانند که چگونه در مواقع هرج و مرج و فشار زیاد با آن ها برخورد کنید.
– اتوماسیون و برون سپاری انجام دهید
همه کارها را خودتان انجام دهید؟ خب، اگر می خواهید توسعه مقیاس داشته باشید، نباید این گونه باشد. با برون سپاری و خودکار کردن برخی کارها و فرآیندها می توانید وقت خود را بر روی کارهای مهم تر که نیاز به توجه و تمرکز کامل شما دارند متمرکز کنید.
– فروش و بازاریابی را بهبود بخشید
اگر استراتژی ها و تاکتیک های بازاریابی شما به همان اندازه که برنامه ریزی کرده اید موثر نیستند آنها را تغییر دهید یا بهبود ببخشید، همین امر برای فروش نیز انجام شود. هرچه مشتری بیشتری داشته باشید، سریع تر قادر خواهید بود به توسعه در مقیاس بپردازید.
نداشتن برنامه ریزی
آیا از بسیاری از کارآفرینان شنیده اید که می گویند: “ما برنامه را در طول راه مشخص خواهیم کرد؟” ممکن است به نظر برسد که شما نمی توانید هر چیزی را برنامه ریزی کنید. شما ممکن است فکر کنید ، “شاید من نباید هر چیزی را برنامه ریزی کنم”. این یک اشتباه است! در سناریویی که زمان برای برنامه ریزی هرچند محدود باشد، تکنیک های مختلفی برای بهتر و سریع تر کردن برنامه ریزی وجود دارد. ما با استفاده از روشهای چابک در توسعه، روی ایجاد یک استارتاپ تمرکز می کنیم.
روش چابک در موارد زیر شما را تشویق می کند:
– برنامه ریزی انطعاف پذیر
– توسعه تصاعدی
– تحویل سریع و به موقع
– قادر بودن به انطباق با تغییرات
پیدا کردن یک تیم از حرفهای ها
برخی می گویند توسعه و ایجاد یک استارت آپ هیچ تفاوتی با توسعه کسب و کارهای دیگر ندارد. ما مخالف این ادعا هستیم. اگرچه ما می دانیم که چگونه می توان یک استارتاپ را از ابتدا ساخت، اما می دانیم که انواع دیگری از ایجاد یک استارتاپ نیز وجود دارد.
توسعه (و یا ایجاد) یک استارت آپ امری بسیار تخصصی است و به موارد زیر احتیاج دارد:
– برنامه ریزی کسب و کار گرا
– حل سریع مساله
– زمان بندی دقیق
– برآورد و تخمین هزینه ها و رسیدن به این برآوردها
چالش این است که تیمی با تخصص لازم و با هزینه ای مناسب پیدا کنید. همه کارآفرینان هنگام تصمیم گیری برای ایجاد یک استارتاپ از این امر آگاه هستند. استخدام یک تیم حضوری ارزان نیست، با این وجود، پیدا کردن تیم مناسب از راه دور می تواند خطرناک باشد. بهترین راه حل، برون سپاری توسعه شماست. انجام این کار مستلزم پیدا کردن تیم با شهرت خوب و ویژگی های مثبت است.
روش های بیشماری برای یافتن تیم توسعه از راه دور وجود دارد. به عنوان مثال، گسترده ترین راه تبیلغات دهان به دهان (شنیده های شما) است، به خصوص اگر با افراد مبتدی که قبلاً کسب و کارهای خود را ایجاد کرده اند، ارتباط برقرار کنید. دومین روش محبوب، بررسی وب سایت های رتبه بندی مانند Clutch است. در آنجا شرکت هایی را پیدا خواهید کرد که در صنعت شما متخصص هستند. همیشه می توانید بازخورد شرکت را بخوانید، پروژه های قبلی آنها را بررسی کنید و نرخ متوسط توسعه دهنده آنها را ببینید. اگر به دنبال استخدام تیمی از توسعه دهندگان هستید، ممکن است استودیوی Sloboda راه حل شما باشد. Sloboda تقریبا 10 سال در بازار بوده و بیش از 150 MVP ساخته است.
مدیریت موثر پرداخت حقوق و امور مالی
بنیانگذار کسی است که کل هزینه های اداره کسب و کار را جمع می کند. هزینه کل شما شامل مبالغ:
– هزینه های ثابت: هزینه هایی که به تعداد و مقدار کالای تولیدی (یا خدمت ارائه شده) مرتبط نیست و تغییر نمی کند.
– هزینه های متغیر: هزینه هایی که بستگی به میزان تولید محصول یا ارئه خدمت توسط شما دارد.
این هزینه ها مهم هستند. از این جهت مشخص می کنند که استارت آپ شما چه زمانی یک استارت آپ سودآور است.
انتظارت بیش از حد بزرگ (انتظارت رویایی)
به طور معمول، انتظارات رویایی در مرحله ایده و مرحله MVP اتفاق می افتد. بسیاری از آن ها منابع و توانایی های خود را مورد توجه قرار نمی دهند. کارآفرینانی که مایل به راه اندازی یک استارت آپ موفق هستند با ایده ای برای ساختن چیزی بزرگ در یک بازه زمانی غیر واقعی و با ارزانترین قیمت شروع به کار می کنند. اما متاسفانه اینگونه پیش نمی رود. ممکن است سخت باشد، اما سعی کنید با در نظر گرفتن تمام منابع موجود، واقع بینانه ترین اهداف را برای پروژه خود تعیین کنید.
علاوه بر این، شما باید بدانید که کی متوقف شوید. اگر استارتاپ به خوبی پیش نرود و فشار کارمندان و محدودیت های مالی خود را حفظ کند، وقت آن است که تعطیل شدن را در نظر بگیرید. با این حال، خیلی زود ناامید نشوید. قبل از شروع به تعطیل کردن کسب و کار باید دلایل قابل توجهی وجود داشته باشد.
TikkTalk
TikkTalk یک استارت آپ با بازار B2C (مشتریان این استارت آپ، کسب و کار نیستند و مصرف کننده هستند) با دفتر مرکزی در نروژ است. آن ها خدمات تفسیر ویدیویی را برای افرادی که به زبان نروژی صحبت نمی کنند ارائه می دهند. این شرکت توسط استودیو اسلوبودا ساخته شده است. ( به صورت برون سپاری)
از زمان اولین انتشار این شرکت رشد زیادی کرده است:
– کابرانی از 72 کشور در جهان
پشتیبانی از 67 زبان
داشتن ماهانه 1247 بازدید کننده
– ارائه خدمات ترجمه آنلاین
– بیش از 1700 مترجم و تفسیر کننده
چند نکته و تذکر برای ایجاد یک استارت آپ در سال 2020 :
یک ایده عالی داشته باشید
– مخاطب درست و مناسب را پیدا کنید
– یک پیشنهاد منحصر به فرد داشته باشید (UVP)
– در مورد مدل درآمدی تصمیم گیری کنید
– تیمی از متخصصان را پیدا کنید
– یک MVP بسازید نه یک محصول با تمامی ویژگی ها و امکانات.
– هر دو ویژگی اصلی و منحصر به فرد را ایجاد کنید (و توسعه دهید)
– جذب سرمایه خارجی را انتخاب کنید به جای خود راه اندازی با بودجه شخصی
– هیچ گاه بازاریابی را فراموش نکنید.
اگر نمی دانید که ایجاد یک استارت آپ چه مقدار هزینه دارد و چه ویژگی های باید وجود داشته باشند از تیم توسعه و ایجاد خود حتما سوال کنید.
مترجم: حمید غفوری راد
منبع: Entrepreneur
دیدگاه کاربران