در قسمت اول مقاله “26 توصیه برای جذب سرمایه از پل گراهام” به بیان 14 توصیه ارزشمند از پل گراهام-بنیان گذار اولین شتابدهنده جهان-درباره جذب سرمایه پرداختیم. در ادامه سایر توصیههای وی در این رابطه را مشاهده خواهید کرد.
بله/خیر قبل از ارزیابی
برخی از سرمایه گذاران حتی قبل از اینکه در مورد سرمایه گذاری با شما صحبت کنند می خواهند بدانند ارزش گذاری استارتاپ شما چگونه است. اگر سقف ارزش گذاری استارتاپ توسط سرمایه گذار قبلی تعیین شده باشد، می توانید عدد آن را به سرمایه گذار فعلی بگویید. اما زمانی که هیچ سرمایه گذاری روی شما ارزش گذاری نکرده باشد، ممکن است شما را تحت فشار قرار دهند تا قیمتی را اعلام کنید. در برابر این کار مقاومت کنید؛ زیرا اگر اولین سرمایه گذاری است که با او ملاقات می کنید، می توانید از آن به عنوان نقطه اوج جذب سرمایه استفاده کنید. در واقع اگر سرمایه گذار فعلی، اولویت اول شماست، سعی کنید بحث به جای قیمت ارزش گذاری استارتاپ، حول محور جذب سرمایه پیش رود.
برای اینکه بحث را از قیمت ارزش گذاری استارتاپ دور کنید می توانید از این ترفند استفاده کنید که به آنها بگویید ارزش گذاری مهم ترین دغدغه شما نیست و هنوز روی آن زیاد فکر نکردید. در واقع بیشتر به دنبال سرمایه گذارانی هستید که می خواهید با آنها شریک شوید و زمانی که تصمیم به سرمایه گذاری گرفتند می توانند ارزش قیمتی استارتاپ را تعیین کنند.
از آنجایی که بالا بردن ارزش قیمتی استارتاپ به اندازه جذب سرمایه اهمیت ندارد، معمولا به بنیانگذاران توصیه می شود به اولین سرمایه گذاری که متعهد شدند، به اندازه ای که نیاز دارند پیشنهاد قیمتی دهند. این یک تکنیک خوب است تا آن را با روش بعدی ترکیب کنید.
مراقب سرمایه گذاران حساس به سقف ارزش گذاری باشید
ممکن است در مسیر جذب سرمایه با سرمایه گذارانی روبرو شوید که به قیمت ارزش گذاری حساس هستند و زمان زیادی را برای مذاکره به هدف پایین آوردن ارزش قیمتی صرف می کنند. پیشنهاد این است که تا جای ممکن از این سرمایه گذارها دور شوید. پیش تر گفتیم به دنبال ارزش گذاری های بالا نباشید؛ اما قرار نیست ارزش استارتاپ به شکل غیر معقولی پایین در نظر گرفته شود. برخی از این سرمایه گذاران حساس به ارزش قیمتی ممکن است در اولویت های بالای شما قرار داشته باشند؛ اگر می خواهید با آنها وارد مذاکره شوید بهتر است در زمان های انتهایی جمع آوری سرمایه به سراغ آنها بروید؛ یعنی زمانی که بتوانید این جمله را بگویید: «این بهایی است که دیگران پرداخته اند؛ یا آن را قبول کنید یا رها کنید.» اگر ارزش قیمتی شما را قبول نکردند، چیز زیادی را از دست نداده اید؛ چرا که از قیمت واقعی بازار دور نشدید و زمان کمتری را برای مذاکره با این دست از سرمایه گذاران گذاشتید.
معمولا بنیانگذاران از سرمایه گذاران حساس به ارزش قیمتی استارتاپ ها اطلاع دارند و می توانند مذاکره با آنها را به اواخر روند جذب سرمایه موکول کنند. اما اگر با این دست از سرمایه گذاران آشنا نبودید و در یکی از جلسات تامین مالی روبروی شما قرار گرفتند، تعامل خودتان را با آنها کمرنگ تر کنید.
سرمایه گذارانی که سعی می کنند با ارزش قیمتی کمتری وارد استارتاپ ها شوند، زیاد نیستند. اما ممکن است در روند جذب سرمایه با آنها روبرو شوید؛ حتی زمانی که ارزش قیمتی استارتاپ شما از قبل تعیین شده باشد. مذاکره با این سرمایه گذاران را به عنوان یک طرح پشتیبان در نظر داشته باشید و پاسخ به آنها را به تاخیر بیندازید؛ مگر اینکه واقعا مجبور باشید برای رضایت این نوع سرمایه گذاران ارزش قیمتی خودتان را پایین تر بیاورید.
پیشنهادات را حریصانه قبول کنید!
حریصانه قبول کردن پیشنهادات مالی به این معناست که بهترین گزینه حال حاضر و پیش روی خودتان را انتخاب کنید. این کاری است که استارتاپ ها در فاز دوم جذب سرمایه باید انجام دهند تا به فازهای بعدی نزدیک شوند. سعی نکنید احتمالات آینده را در نظر بگیرید. زیرا:
- آینده غیر قابل پیش بینی است و ممکن است در روند جذب سرمایه سردرگم شوید.
- اولویت اول شما در جمع آوری سرمایه باید تکمیل این روند و بازگرداندن آن به سرمایه گذار باشد.
اگر کسی پیشنهاد قابل قبولی به شما داد، آن را قبول کنید. اگر چندین پیشنهاد مختلف دارید، از بهترین ها استفاده کنید. هیچ گاه یک پیشنهاد قابل قبول را به امید دریافت پیشنهاد بهتر در آینده رد نکنید.
اگر از چندین سرمایه گذار حمایت مالی دریافت می کنید، به محض گرفتن «بله» از آنها روند دریافت پول را تکمیل کنید و هر چه احساس می کنید بالاتر رفته اید، آستانه سرمایه قابل قبول خودتان را هم بالاتر ببرید.
گاهی ممکن است سرمایه گذارانی یک پیشنهاد فوق العاده به شما دهند که فقط چند روز اعتبار دارد؛ یعنی باید در مدت سه روز کاری به آنها پاسخ قطعیتان را بدهید. این سرمایه گذارها معمولا برای این که فرصتی برای تصمیم گیری سایر سرمایه گذاران نگذارند، از پیشنهادهای فوق العاده استفاده می کنند. البته این پیشنهادها اغلب از سرمایه گذارانی که در سطح پایین تری هستند ارائه می شوند؛ زیرا سرمایه گذاران بزرگ نیازی به این کار ندارند و این استارتاپ ها هستند که به دنبال آنها می روند.
اگر یک پیشنهاد فوق العاده به شما شد و به صورت موازی با سرمایه گذاران دیگر صحبت کرده بودید، مدت زمان کوتاه برای تصمیم گیری نهایی مشکلی برای شما ایجاد نمی کند. معمولا در این شرایط با یک سرمایه گذار ناب روبرو هستید که کمتر بلوف می زند.
شاید تصور کنید به جای پذیرش حریصانه پیشنهادات مالی، هدف باید جذب بهترین سرمایه گذاران به عنوان شریک باشد. این موضوع قطعا هدف خوبی است؛ اما در فاز دوم جذب سرمایه معمولا «دریافت شراکت بهترین سرمایه گذاران» با «پذیرفتن حریصانه پیشنهادات» به ندرت در تضاد است. زیرا بهترین سرمایه گذاران هم برای تصمیم گیری زمان بیشتری نسبت به سایر سرمایه گذاران نمی خواهند. بنابراین اینکه یک پیشنهاد فوق العاده را از یک سرمایه گذار قابل قبول رد کنید به امید اینکه یک پیشنهاد بالقوه نزد بهترین سرمایه گذاران دارید، معامله خوبی نیست.
در فاز اول جذب سرمایه ماجرا متفاوت است؛ زیرا نمی توانید به صورت موازی برای همه مراکز رشد درخواست دهید. بنابراین در فاز اول جذب سرمایه، «دریافت شراکت بهترین سرمایه گذاران» با «پذیرفتن حریصانه پیشنهادات» در تضاد است و اگر می خواهید برای چند مرکز رشد درخواست دهید، مسیر را به گونه ای بچینید که اولویت اول شما زمان کافی برای تصمیم گیری داشته باشد.
در فاز دوم جذب سرمایه بیش از 25 درصد سهام نفروشید
اگر در روند جذب سرمایه خوب عمل کرده باشید، یک بار تامین مالی سری A کافی خواهد بود. اما با تغییراتی که در روند تامین مالی سری A شاهد آن هستیم، ممکن است برخی از استارتاپ ها این سری را نادیده بگیرند. نکته مهم این است که در دوره های قبل از سری A برای جمع آوری سرمایه باید از اتفاقاتی که جذب سرمایه در این مرحله را سخت می کند، دوری کنید.
به عنوان مثال اگر تا پیش از رسیدن به مرحله سری A، بیش از 40 درصد از سهام شرکت را فروخته باشید، جذب سرمایه در این مرحله سخت می شود. زیرا سرمایه گذاران خطرپذیر نگران داشتن سهام کافی برای حفظ انگیزه بنیانگذاران خواهند بود.
یک قانون کلی برای جذب سرمایه در فاز دوم این است که بیش از 25 درصد سهام شرکت را نفروشید. در واقع اگر در فاز اول سهامی فروخته اید، این مقدار در فاز دوم باید کمتر از 15 درصد باشد. این قانون برای جلوگیری از دردسرها در تامین مالی سری A است؛ اگر در فاز دوم جذب سرمایه فقط یک بار تامین مالی سری A را تجربه کنید، بدیهی است که استثنائاتی برای این قانون وجود دارد.
از یک بنیانگذار بخواهید روند جذب سرمایه را دنبال کند
اگر چندین بنیانگذار در استارتاپ خود دارید، یک نفر را برای دنبال کردن مسیر جمع آوری پول انتخاب کنید تا بقیه به کارهای شرکت ادامه دهند. هزینه ای که در روند جذب سرمایه می دهید فقط زمان نیست که برای مذاکره با سرمایه گذاران صرف می شود؛ بلکه جذب سرمایه تبدیل به یک دغدغه بزرگ در ذهن شما خواهد شد. بنابراین فردی که برای این کار انتخاب می شود نباید تمرکز ذهنی سایر بنیانگذاران را از موضوع اصلی استارتاپ خارج کند. در عوض باید بنیانگذاران دیگر را از جزئیات روند جذب سرمایه جدا کند.
اگر بنیانگذاران به یکدیگر بی اعتماد باشند، این موضوع می تواند دردسرهایی را ایجاد کند. اما اگر بنیانگذاران به یکدیگر بی اعتماد هستند مشکلات دیگری در نحوه سازماندهی جمع آوری سرمایه هم ظاهر می شود.
بهتر است بنیانگذاری که برای جذب سرمایه اقدام می کند، مدیر عامل باشد که به نوبه خود قدرتمندترین بنیانگذار هم بوده است. حتی اگر مدیر عامل برنامه نویس و بنیانگذار دیگر بازاریاب باشد، باز هم مدیر عامل به سراغ جذب سرمایه برود؟! بله.
البته اشکالی ندارد که همه بنیانگذاران با سرمایه گذاری که سرمایه زیادی را وارد شرکت می کند، ملاقات کنند و در جلسه قبل از تصمیم گیری نهایی شرکت داشته باشند. اما تا وقتی که آن زمان خاص نرسیده، بقیه بنیانگذاران لازم نیست در روند جزئیات جذب سرمایه قرار گیرند. معرفی سرمایه گذار به بنیانگذارها مانند معرفی یک دختر یا پسر به والدین است! فقط زمانی این کار را انجام می دهید که به مرحله خاصی رسیدید و درباره تصمیمتان جدی هستید.
حتی زمانی که یک یا دو بنیانگذار تمرکزشان را روی جذب سرمایه می گذارند، رشد استارتاپ کند می شود. پس تا جایی که می توانید روی رشد تمرکز کنید و یادتان باشد که جذب سرمایه بخشی از زمان است نه یک امتیاز که شما را به مرحله بعدی ببرد. اتفاقاتی که در این زمان برای شرکت می افتد می تواند روی نتیجه روند جذب سرمایه تاثیر زیادی داشته باشد. زمانی که سرمایه گذار در جلسات بعدی و برای تصمیم نهایی، بنیانگذاران بیشتری را می بینید، برای ورود به استارتاپ اشتیاق بیشتری خواهد داشت. در حالی که اگر تعداد افراد فعال در روند جذب سرمایه تا مرحله آخر ثابت باشد، شاید سرمایه گذار برای ورود به شرکت کمی سرد شود.
به یک خلاصه اجرایی یا ارائه استارتاپی (پیچ دک) نیاز دارید
به طور معمول مرحله دوم جمع آوری سرمایه شامل ارائه یک اسلاید به صورت حضوری به سرمایه گذاران است. البته ارائه استارتاپی در فاز دوم کمرنگ تر از قبل شده و بسیاری از استارتاپ ها در این مرحله پیچ دک ندارند. آنها فقط با سرمایه گذاران صحبت می کنند و توضیح می دهند که قصد انجام چه کارهایی را دارند. جذب سرمایه برای استارتاپ هایی که در حوزه خود موفق ترین هستند، به سرعت انجام میشود. به همین دلیل آنها می توانند خودشان را با این بهانه که زمانی که طراحی ارائه استارتاپی نداشتند، توجیه و تبرئه کنند.
با این حال استارتاپ ها در فاز دوم جذب سرمایه نیاز به یک خلاصه اجرایی دارند که نباید بیشتر از یک صفحه باشد. در این یک صفحه به زبان ساده توضیح دهید قصد انجام چه کاری را دارید؛ چرا ایده خوبی است و تا کنون چه پیشرفت هایی داشتید. این خلاصه به سرمایه گذاری که شاید در طول روز استارتاپ های زیادی را می بیند، یادآوری می کند که شما درباره چه چیزهایی صحبت کردید.
برخی از بنیانگذاران تصور می کنند با در اختیار قرار دادن فایل های ارائه استارتاپی یا خلاصه اجرایی استارتاپ، این ایده ها به دست بسیاری از افراد می رسد. نشت اطلاعات استارتاپی هزینه ای است که در دنیای تجارت باید پرداخت؛ در واقع این هزینه آنقدرها هم زیاد نیست. هر چند بنیانگذاران از اینکه اطلاعاتشان افشا شود خوشحال نمی شوند؛ اما کمتر استارتاپی از این نشت اطلاعاتی ضربه دیده است. پس در اختیار قرار دادن فایل یا برگه های مربوط به خلاصه و پیچ دک به سرمایه گذاران را در نظر داشته باشید.
گاهی بسیاری از سرمایه گذاران پیش از آن که ملاقاتی را ترتیب دهند از شما خلاصه ای از وضعیت شرکت می خواهند. در این شرایط شاید انجام ندادن این کار بهتر باشد؛ زیرا آنها با این درخواست خود عملا می گویند که علاقه ای به استارتاپ شما ندارند!
روند جذب سرمایه را زمانی که کارها پیش نمی رود، متوقف کنید
به این سوال فکر کردید که چه زمانی باید جمع آوری کمک های مالی را متوقف کنید؟! زمان ایده آل، زمانی است که به اندازه کافی بزرگ شده باشید؛ اما اگر جذب سرمایه به اندازه ای که برنامه ریزی کرده بوید پیش نرفت، چه زمانی تسلیم می شوید؟!
در این شرایط شاید توصیه ها و پیشنهادات کلی فارغ از شرایط استارتاپ کار سختی باشد. زیرا بسیاری از استارتاپ ها حتی زمانی که به نا امیدی رسیدند همچنان روند جذب سرمایه را ادامه دادند و به طور معجزه آسایی به موفقیت رسیدند. اما یک توصیه کلی به بنیانگذاران این است که اگر دیگر روند جذب سرمایه به درستی پیش نمی رود، آن را متوقف کنید. زمانی که با یک نی در حال نوشیدن آبمیوه هستید، می توانید تشخیص دهید چه زمانی به انتهای آبمیوه می رسید؛ زیرا هوای زیادی وارد نی می شود. در زمان جذب سرمایه هم اتفاق مشابهی خواهد افتاد؛ از جایی به بعد گزینه های جمع آوری کمک های مالی ته می کشد و با مکیدن نی، فقط هوا می کشید!
در این شرایط به طور معمول اوضاع بهتر نخواهد شد.
به جمع آوری کمک مالی معتاد نشوید
جمع آوری حمایت های مالی برای بسیاری از بنیانگذاران کاری طاقت فرسا و پیچیده است؛ اما برخی از بنیانگذاران این کار را جالب تر از صرف زمان روی استارتاپ خودشان می دانند؛ به خصوص که در مراحل اولیه راه اندازی استارتاپ، پیچیدگی ها کم نیست. در حالی که اگر روند جذب سرمایه خوب پیش برود، فرآیند جذاب تری از مدیریت استارتاپ است. چرا؟! چون به جای اینکه در فضای استارتاپی کوچک خودتان بنشینید و به شکایت کاربران از اشکالات نرم افزاری گوش دهید، با سرمایه گذاران معروف ملاقات می کنید که پیشنهادهای چند صد میلیونی به شما می دهند!
جمع آوری کمک های مالی به خصوص برای بنیانگذارانی که در مذاکره حرفه ای تر هستند، خطرناک خواهد بود! زیرا کار کردن روی چیزی که در آن مهارت دارید، همیشه جذاب است. اگر شما هم یکی از این افراد هستید حواستان باشد که به روند جذب سرمایه اعتیاد پیدا نکنید!
جذب سرمایه چیزی نیست که استارتاپ شما را به موفقیت برساند؛ برطرف کردن اشکالات نرم افزاری و باگ های طرح استارتاپ است که می تواند شما را موفق کند. خطر اعتیاد به جمع آوری کمک مالی فقط این نیست که زمان زیادی را از شما می گیرد؛ بلکه این تصور اشتباه را در ذهنتان ایجاد می کند و فکر می کنید که از قبل موفق بوده اید. پس اشتیاق برای کارهایی که باید برای رسیدن به موفقیت واقعی انجام دهید کمرنگ تر می شود. این چیزی است که استارتاپ ها را نابود می کند.
از جمع آوری بیش از اندازه کمک مالی خودداری کنید
هرچند تنها تعداد انگشت شماری از استارتاپ ها باید در این مورد نگران باشند، اما جمع آوری بیش از حد کمک های مالی می تواند خطرات نامحسوسی داشته باشد. یکی از آنها ایجاد انتظارات غیر واقعی و غیر ممکن است. اگر سرمایه زیادی جذب کنید، ارزش قیمتی استارتاپ بالاتر می رود و در فازهای بعدی جذب سرمایه، نمی توانید به اندازه ای که نیاز دارید، کمک های مالی را افزایش دهید.
ارزش یک شرکت با هر بار افزایش سرمایه، افزایش می یابد. اگر این طور نباشد مشکلی در استارتاپ وجود دارد که آن را برای سرمایه گذارها جذاب نمی کند. پس اگر در فاز دوم جذب سرمایه بیشتر از 500 میلیون تومان سرمایه جذب کردید؛ در مرحله بعدی جذب سرمایه باید به اعداد میلیاردی فکر کنید و برای رسیدن به این اعداد باید واقعا خوب عمل کرده باشید. اگر نتوانید برای دور بعدی جذب سرمایه پیشرفت و عملکرد خوبی داشته باشید، فاز بعدی جمع آوری کمک های مالی سخت خواهد شد.
از طرف دیگر کمک مالی به خودی خود هم می تواند خطرناک باشد. هر چه بیشتر کمک مالی دریافت می کنید، بیشتر خرج می کنید و خرج کردن مقدار زیادی سرمایه اولیه در مراحل اولیه استارتاپ ها معمولا فاجعه بار می شود. خرج زیاد، سودآوری را سخت می کند. علاوه بر این شما را در مسیری که هستید محکم تر نگه می دارد، زیرا راه اصلی خرج کردن پول، مردم هستند و هرچه افراد بیشتری داشته باشید، امکان تغییر مسیر و پیوت (pivot) در شرایط خاص سخت تر می شود. پس حتی اگر کمک مالی زیادی را جمع آوری کردید، برای خرج آن برنامه داشته باشید و همه آن را خرج نکنید. هر چند که پیروی از این توصیه تقریبا غیر ممکن است!
خوب به نظر برسید!
بسیاری از بنیانگذاران استارتاپ ها که متکبر به نظر می رسند، سرمایه گذاران را از خودشان دور می کنند. گاهی ممکن است بنیانگذاران واقعا مغرور باشند و گاهی به اشتباه و ناشیانه سعی دارند خودشان را مغرور و سرسخت نشان دهند.
رفتار متکبرانه با سرمایه گذاران اشتباه است. شاید در موقعیت های خاصی، سرمایه گذاران بخصوصی از غرور بنیانگذاران خوششان بیاید؛ اما همه سرمایه گذاران اینطور نیستند و تنها راه برای این که مطمئن شوید روی سرمایه گذار، تاثیر خوبی می گذارید این است که خوب به نظر برسید.
برای رفتار با سرمایه گذاران به کمی دیپلماسی نیاز دارید. اگر قرار است به دلایل مختلفی سرمایه گذاری را کنار بگذارید، باید این کار را با کلمات ملایم پیش ببرید. استفاده از عباراتی مثل «متاسفانه» یا «شما عالی هستید اما..» می تواند تا حدی کنار گذاشتن سرمایه گذاران را ساده تر کند.
خطر رفتار متکبرانه زمانی بیشتر است که کارتان خوب باشد. وقتی همه شما را می خواهند، سخت است که مغرورانه رفتار نکنید. اما بهتر است خودتان را مهار کنید، زیرا جامعه استارتاپی، جامعه کوچکی است و استارتاپ ها فراز و نشیب های زیادی را در مسیر بزرگ شدن خودشان تجربه می کنند.
وقتی سرمایه گذاران شما را رد می کنند هم خوب رفتار کنید. بهترین سرمایه گذاران به نظر اولیه خودشان در مورد استارتاپ شما وابسته نیستند. اگر آنها شما را در فاز دوم جذب سرمایه رد کنند و بعد از آن عملکرد خوبی داشته باشید، می توانید در فاز بعدی جذب سرمایه به سراغشان بروید؛ البته به شرطی که بعد از رد شدن با آنها خوب رفتار کرده باشید. در واقع سرمایه گذارانی که شما را رد می کنند، یکی از مهم ترین سرنخ های شما برای جذب سرمایه در آینده هستند. بنابراین رفتار عاقلانه این است که نه تنها با سرمایه گذارانی که شما را رد می کنند خوب رفتار کنید، بلکه رد شدن را آغاز یک فرصت برای سرمایه گذاری در آینده بشمارید.
در مرحله بعدی، نوار میله ای جذب سرمایه بالاتر خواهد رفت!
فرض کنید پولی که در فاز دوم جذب سرمایه جمع آوری کردید، آخرین کمک مالی است که به دست آوردید. اگر می توانید باید با این پول به سوددهی برسید.
طی سال های گذشته استراتژی سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری روی استارتاپ ها تغییر کرده است. در گذشته سرمایه گذاران تعداد کمی از استارتاپ ها با پتانسیل موفقیت بالا را انتخاب می کردند و تا چند سال به حمایت مالی از آنها می پرداختند. در حال حاضر سرمایه گذاران به تعداد بیشتری از استارتاپ ها، سرمایه اندکی می دهند و در سال های بعدی ممکن است هیچ توجهی به آنها نداشته باشند. این استراتژی برای سرمایه گذاران بهینه تر است؛ زیرا شناخت استارتاپی که پتانسیل رشد دارد به این سادگی نیست. به همین دلیل سرمایه گذار به جای قرار دادن سهم زیادی از پولش روی تعداد کمی از استارتاپ ها، سرمایه خودش را به سهم های کوچک تری تبدیل می کند تا بتواند روی استارتاپ های بیشتری شرط بندی کند.
این استراتژی می تواند جمع آوری پول در فاز سوم جذب سرمایه را سخت تر کند. زمانی که چند ماه از عمر شرکت می گذرد، تنها کاری که باید انجام دهید یک آزمایش امیدوار کننده است که ببینید استارتاپ ارزش سرمایه گذاری دارد یا نه. در فاز بعدی جذب سرمایه، آزمایش شما باید جواب داده باشد و در مسیری قرار بگیرید که منجر به عمومی شدن استارتاپ می شود.
در عمل دو راه وجود دارد که استارتاپ ها خودشان را بین فازهای دوم و سوم جذب سرمایه قرار می دهند که معمولا نتیجه خوبی ندارد. اول این که آنقدر پول جمع کنند که تا 2 سال دوام بیاورند و هیچ فوریتی برای سودآوری نداشته باشند. در این شرایط استارتاپ در سال اول روی کسب درآمد تمرکز نمی کند و عدم سودآوری تبدیل به عادت آن می شود. در نتیجه زمانی که می خواهد برای کسب درآمد تلاش کند هم می بیند که نمی تواند!
راه دیگری که برخی از شرکت ها در پیش می گیرند بالا بردن هزینه ها با سرعت بیشتر است که معمولا با استخدام افراد بیشتر اتفاق می افتد. بسیاری از شرکت ها به محض جمع آوری پول در فاز دوم، 8 تا 10 نفر را استخدام می کنند؛ جالب اینکه VCها هم استارتاپ ها را برای این کار تشویق می کنند. از طرفی به این خاطر که از نظر بسیاری از سرمایه گذاران، مشکل استارتاپ با پول حل می شود. از طرف دیگر به این دلیل که سرمایه گذار خطرپذیر می خواهد در مراحل بعدی جذب سرمایه سهام بیشتری از شرکت را از آن خود کند. حواستان باشد که به آنها گوش ندهید.
روند جذب سرمایه را پیچیده نکنید
شاید عجیب به نظر برسد که بعد از صحبت از ریزترین نکات مربوط به جذب سرمایه در این رساله عظیم، این جمله را به عنوان حسن ختام به کار ببریم! اما اگر دوباره به فهرست مواردی که گفته شد نگاهی بیندازید، می بینید که دستورالعمل ها ساده بودند و پیامدهای زیادی داشتند.
به طور کلی باید توصیه کنیم تا زمانی که تصمیم به جمع آوری کمک مالی نگرفتید از سرمایه گذاران دوری کنید و اگر در روند جذب سرمایه قرار گرفتید به صورت موازی با آنها صحبت کنید. با اولویت بندی ارزش سرمایه گذاران، پیشنهادات را حریصانه بپذیرید و روند جذب سرمایه را پیچیده نکنید. علاوه بر این اجازه ندهید که سرمایه گذاران هم این روند را برای شما پیچیده کنند. این نکات جمع آوری کمک مالی در یک کلام است!
حواستان باشد که جذب سرمایه چیزی نیست که استارتاپ شما را به موفقیت برساند؛ جذب سرمایه فقط وسیله ای برای رسیدن به اهداف است. هدف اصلی شما باید پایان دادن به مراحل جذب سرمایه و تمرکز روی چیزی باشد که شما را موفق می کند؛ یعنی مدیریت شرکت و پیشرفت با توجه به صحبت کاربران. مسیری که توضیح دادیم برای اکثر استارتاپ ها مطمئن ترین راه برای رسیدن به آن مقصد خواهد بود.
دیدگاه کاربران