در قسمت اول این مقاله، تکنیکهایی برای طوفان فکری به صورت فردی معرفی کردیم در حالی که تمام آن فعالیتها را میتوان در محیط گروهی استفاده کرد، تعدادی تمرین وجود دارد که بطور ویژه برای استفاده در جلسات گروهی ایجاد شدهاند. در ادامه به تشریح این موارد میپردازیم.
آیا جلسات طوفان فکری را با گروه یا تیم خود برگزار میکنید؟ این تکنیک ها برای شماست.
1. ترسیم گروهی
برای اینکه از ترسیم کردن بهره ببرید، نیاز نیست که هنرمند یا طراح باشید. تفکر بصری میتواند به ایجاد و توسعه ایدههایی کمک کند که بحث کردن و نوشتن در مورد آن ممکن است بیفایده باشد. مانند مغز نوشته (Brain-Writing)، ترسیم گروهی نیز شامل مشارکت بر ایدههای یکدیگر است.
هر یک از اعضای تیم شما، تصویری مرتبط با یک مفهوم، ایده یا موضوعی که میخواهید بیشتر در مورد آن کاوش کنید را ترسیم میکند. سپس هر طرح به شخص دیگری منتقل میشود، که تصویر مرتبط دیگری را روی همان کاغذ ترسیم میکند. این کار چندین بار بین افراد گروه تکرار میشود. سپس تصاویر نهایی با هدف کشف ارتباطاتی که افراد به تنهایی قادر به تشخیص آنها نیستند، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
2. جلسات طوفان فکری آنلاین (Brain Netting)
تمرینات خلاقانه و جلسات ایدهپردازی، همیشه با حضور افراد بیشتر، بهتر برگزار خواهد شد. متاسفانه این بدان معناست که ممکن است به اندازهای که باید نتوان از کارکنان دورکار انتظار داشت. جلسات طوفان فکری آنلاین به معنای برقراری ارتباط با افراد بصورت الکترونیکی است تا مطمئن شوید همه اعضای تیم میتوانند نظرات و پیشنهادات خود را در مورد یک پروژه ارائه دهند.
جلسات طوفان فکری آنلاین، نباید تنها به معنای برقراری تماس تلفنی گروهی باشد. استفاده از پلتفرمهای پیامرسانی شرکتی مانند Slack، بهترین راه برای حضور افراد در یک چت روم و استفاده از ایدههای آنهاست. با ارائه ایدهها، هر یک از اعضای چت روم میتوانند به موارد دلخواه خود رای دهند و بهترین خصوصیات را از چندین مفهوم مختلف ترکیب کنند.
3. طرح سوال از مفروضات
همه ما فرضیاتی داریم (فرضیاتی در مورد اقدامات ممکن، ناممکن، خواست مردم و اینکه چه چیزاهایی جواب میدهد و چه اقداماتی به نتیجه نخواهد رسید). این تمرین ما را مجبور میکند تا این مفروضات را به چالش بکشیم و همه گزینههای ممکن را بررسی کنیم.
لیستی از تمام مفروضاتی که در مورد پروژه فعلی خود دارید را تهیه کنید (یدون توجه به صحیح بودن آن) و این لیست را بصورت گروهی مورد بحث قرار داده و هر یک را زیر سوال ببرید. انجام این کار در مراحل مختلف ایجاد کمپین شما میتواند باعث بروز ایدههای نو و شناسایی اختلافات در میزان آگاهی افراد شود.
4. آرزو کردن
این تکنیک، تیم شما را تشویق میکند تا تخیلات خود را بروز دهند. از اعضای تیم بخواهید تا دست نیافتنیترین، افراطیترین و غیرعملیترین راه حلهای موجود برای مشکل مورد نظر را به زبان بیاورند. لیستی از دهها آرزوی مربوط به موضوع را تهیه کنید.
با تمرکز بر گزیدهای از خواستهها، آنها را با جزئیات و با هدف ایجاد مفاهیم جدید اما واقعی و قابل پیگیری، مورد بحث و بررسی قرار دهید. چه چیزی آنها را غیرممکن میکند؟ چگونه میتوان آن ایده را قابل دستیابی کرد؟ کدام ویژگی این آرزو را میتوان در یک رویکرد دیگر ادغام کرد؟ ممکن است از کشف راه حلهای واقعی و قابل اجرا از بین آرزوهای هم تیمیهای خود شگفت زده شوید.
5. شخصیت ثانویه/ قهرمانان
این روش یک تمرین سرگرم کننده است که در آن گروههای کوچک تصور میکنند که اگر تیم آنها توسط یک شخصیت معروف (داستانی یا واقعی) رهبری شود، چگونه میتوانند مشکل مورد نظر را حل کنند. شخصیت داستانی زن گربهای چگونه میتواند برند شما را به عنوان یک رهبر فکری در زمینه واقعیت مجازی تبدیل کند؟ استیو جابز برای بهبود جدیدترین پکیج ارتباطی شما چه میکرد؟ Don Draper چگونه پیام برند شما را به نسل جوان میرساند؟
شما میتوانید فردی را انتخاب کنید که به نظر شما ویژگیهای مناسب این شغل را برای کمک به توسعه دید شما داراست، یا فردی در جهت مخالف این معیار برای کشف ایدههای غیر متعارف.
6. شش کلاه متفکر!
مجموعهای از تمرینات و ابزارهای حل مشکل وجود دارد که به اعضای تیم کمک میکند تا خود را جای دیگران بگذارند. این ابزار منحصر بفرد توسط ادوارد د بونو (Edward de Bono) روانشناس، نویسنده و مشاور ابداع شد که در سال 1985 برای اولین بار در کتاب شش کلاه متفکر (Six Thinking Hats) ارائه شد. این روش شامل تجزیه ایدهها به شش حوزه فکری است:
- منطق: حقایق موجود
- خوشبینی: ارزش و مزایا
- بدبینی: مشکلات و خطرات
- هیجانی: احساسات و شهود
- خلاقیت: احتمالات و ایدههای جدید
- مدیریت: اطمینان از رعایت قوانین کلاه
هنگام مواجه با یک پروژه یا مشکل جدید، هر یک از اعضای تیم شما برای مباحثه، یکی از این کلاهها را انتخاب میکند. هر یک از کلاهها، مجموعهای از اولویتها و دیدگاهها را نشان میدهد که به ایجاد تمرکز روی بحث و در نظر گرفتن پروژه از زوایای مختلف کمک میکند.
به عنوان مثال، اگر کلاه بدبینی را انتخاب کنید، وظیفه شما این است که محدودیتها و چالشهای پروژه را در نظر بگیرید. در ابتدا پذیرفتن یک قالب محدود از تفکر ممکن است ناراحت کننده باشد، اما پافشاری روی این موضوع میتواند به تیمها در دستیابی به احاطه کامل بر پروژه کمک کند.
7. ارتباطات اجباری
این تمرین شامل گردآوری ایدههایی است که نیازها یا علایق متفاوتی را برای شکل گیری یک مفهوم جدید ارائه میدهند. این نوع تفکر را همیشه در محصولاتی مانند اپل واچ، چاقوی ارتشی سوئیس، گوشیهای هوشمند یا حتی مبلهای تخت خواب شو مشاهده میکنید.
برای عملی کردن این روش، با یک کیسه از وسایل مختلف در جلسه حاضر شوید، یا دو لیست از موارد غیر مرتبط را روی بُرد یادداشت کنید. از اعضای تیم بخواهید که دو یا چند مورد را انتخاب کرده و راههای مختلف برای ارتباط آنها با یکدیگر را بررسی کنند. این تکنیک میتواند نتایج احمقانهای به همراه داشته باشد، اما در نهایت راهی مفید برای افزایش خلاقیت افراد گروه است.
8. مغز نوشته
در این تمرین، اعضای تیم به سادگی چند ایده اساسی برای حل یک مشکل خاص را روی تکه کاغذی مینویسند. سپس هر تکه کاغذ دست به دست شده و افراد آن را بیصدا میخوانند و ایدههای خود را به آن اضافه میکنند. این فرآیند تا زمانی که همه افراد به تکه کاغذ خودشان برسند و مطلبی را اضافه کنند، تکرار میشود. سپس میتوان یادداشتها را جمع آوری و بحث را شروع کرد.
مزیت بزرگ مغز نوشته این است که به همه این فرصت داده میشود که افکار و ایدههای خود را بطور کامل توسط افراد گروه مورد بررسی قرار دهند. این امر باعث میشود تا افرادی که صدای بلندی دارند یا برونگراتر هستند، بطور ناخواسته بر جلسات تسلط نداشته باشند.
برای برخی تیمها، ممکن است طوفان فکری به راحتی انجام شود (یا در حال تجربه چنین فرآیندی باشند). اما برای دیگر تیمها، انجام این کار حتی اگر فعالیتهایی در دست داشته باشند که میدانند باید از آنها استفاده کنند، به این سادگی نیست. در ادامه به مواردی اشاره میکنیم که کمک میکنند تا بیشترین بهره را از جلسات طوفان فکری ببرید.
1. بیشتر بر کمیت تمرکز کنید تا کیفیت
طوفان فکری یعنی هر ایدهای که دارید را بیرون بریزید (مهم نیست که چقدر احمقانه بنظر میرسند، البته هیچ ایده احمقانهای در جلسات طوفان فکری وجود ندارد). به همین دلیل، نگران ارائه ایدههای باکیفیت نباشید و در عوض روی کمیت آنها تمرکز کنید.
هر چیزی که شما یا تیمتان به آن رسیدهاید را بنویسید. آنچه در حال حاضر غیرمحتمل بنظر میرسد، ممکن است مسیری باشد که تیم شما بعدا دنبال خواهد کرد.
2. برای افزایش تمرکز در جلسه، محدودیتهایی را بصورت اختیاری اعمال کنید
در حالی که باید تا جای ممکن ایدههای بیشتری ارائه دهید، نباید در هر موضوعی سرک بکشید، بنابراین از عناوین غیرمرتبط یا به دلایل مختلف دست نیافتنی عبور کنید. ایجاد محدودیتهای بودجهای، تعیین زمان بندی و ایجاد یک چارچوب کلی باعث میشود تا جلسات طوفان فکری شما در راستای اهداف مورد نظر باقی بماند.
به عنوان مثال، اگر بودجه شما برای یک کمپین بازاریابی جدید 2000 دلار است، اما میدانید که نمیخواهید از تبلیغات کلیکی در این کمپین استفاده کنید، میتوانید در جلسه طوفان فکری بر روی مسیرهای دیگری تمرکز کنید.
3. هنگام طوفان فکری، ایدهها را هرس نکنید
در برابر تمایل به هرس و پیرایش ایدهها هنگام ارائه آنها مقاومت کنید. حتی اگر فکر میکنید ایده بسیار بهتری در دست دارید، بگذاریدآن ایده قدیمی سر جای خود باشد (ممکن است بعدا در پروژه دیگری یا حتی در مرحله دوم پروژه فعلی خود از آن استفاده کنید). ایدههایی که منسوخ بنظر میرسند، بعدها میتوانند به کار بیایند.
4. هرگز در جلسه طوفان فکری تصمیم گیری نکنید و متعهد نشوید
وقتی در طول جلسه طوفان فکری خود، ایده مناسبی بدست میآورید، ممکن است وسوسه شوید که در کنار تعهد به این ایده، آن را کنار بگذارید و به ایده پردازی ادامه دهید. مشکل این رویکرد این است که شما را به میزان قابل توجهی محدود خواهد کرد. زیرا اکنون شما بجای اینکه آزادانه ایده پردازی کنید، حول آن ایده به فکر کردن میپردازید. در واقع، بدون اینکه بدانید، طوفان فکری خود را روی این ایده متمرکز میکنید تا به نتیجه برسید.
البته که هدف طوفان فکری، نهایی کردن تصمیم گیری در مورد یک مفهوم است. اما تا زمانی که از همه زوایای ممکن به این مفهوم نپرداختهاید و همه مسیرهایی که میتوانید طی کنید را مشخص نکردهاید، نباید به ایده خاصی متعهد باشید.
5. برای الهام گرفتن به منابع دیگر مراجعه کنید
وقتی چیزی به ذهنتان نمیرسد، لازم است به رقبا نگاه کنید تا از آنها الهام بگیرید (مخصوصا در بازاریابی). آنها چه کاری انجام میدهند که میتوانید تقلید کنید؟ چه ایدههایی وجود دارد که میتوانید از آنها کمک بگیرید؟ حتی پربارترین جلسات طوفان فکری نیز در یک جا متوقف میشوند و تا جلسه بعدی خود، میتوانید از ایدههای مطرح شده الهام بگیرید.
حتی میتوانید از تصاویر اصلی، مقالات و کمپینها پرینت بگیرید تا اعضای تیم خود را با انگیزه نگه دارید.
6. از وایت بُرد استفاده کنید (و در انتهای هر جلسه از آن عکس بگیرید)
استفاده از وایت بُرد در جلسات طوفان فکری ممکن است کمی کلیشهای به نظر برسد، اما مزایای خود را نیز دارد: این امکان را به تیم شما میدهد تا همه ایدهها را به روشی ظاهرا غیردائمی ارائه دهید. هیچ ایدهای برای نوشتن روی وایت بُرد احمقانه نیست، زیرا میتوانید به راحتی آن را پاک کنید.
البته پیشنهاد نمیشود که آنها را پاک کنید؛ برای ثبت تمام ایدههای خود، در انتهای جلسه از وایت بُرد عکس بگیرید. به یاد داشته باشید که استفاده از وایت برد را با تمرین خلاقانه طوفان فکری ترکیب کنید. به جای نوشتن “{موضوع} طوفان فکری” در بالای وایت برد و اضافه کردن همه موارد در زیر آن، یک نمودار برای تجزیه و تحلیل S.W.O.T تهیه کنید، یا لیست کنید که شخصیتهای حقیقی یا مجازی مختلف چگونه محصول شما را تبلیغ میکردند.
7. استراحت کنید
اگر میخواهید در طول جلسه طوفان فکری خود مولد و پربار باشید، ایجاد وقفه و استراحت ضروری است. اجازه بدهید که اعضای تیم قدمی بزنند، شبکههای اجتماعی را مرور کنند یا برای خوردن به بیرون از اتاق بروند. جلسات طوفان مغزی را کوتاه یا بلند برگزار کنید و بدون توجه به طول جلسه، وقفههایی را جهت استراحت اعضای تیم در نظر بگیرید تا مطمئن شوید که در طول فرآیند ذهن آنها کاملا باز است.
برای ایده پردازی بهتر از تکنیک های خلاقانه طوفان فکری استفاده کنید
در حال حاضر طوفان فکری به شکل سنتی و مرسوم از بین رفته است. در واقع، اعضای تیم شما مجبور نیستند در حالی که شما سعی میکنید ایدههایی را روی یک وایت برد خالی بنویسید، دور یک میز دایرهای در سکوت بنشینند. از تمرینات فوق برای دستیابی به پروژههای بازاریابی قدرتمند، تبلیغات و کمپینها که به تیم و شرکت شما برای رشد بهتر کمک میکنند، استفاده کنید.
منبع: Hubspot
مترجم: معین رفیعی مهر
دیدگاه کاربران